در جوانی غصه خوردم و هیچ کس یادم نکرد
در قفس ماندم ولی صیاد آزادم نکرد
آتش عشقت چنان از زندگی سیرم کرد
آرزوی مرگ کردم اما مرگ هم یادم نکرد
(این روزا این شعر روزگار من شده......هی روزگار)