تنهایی

دست نوشته های یک دختر جوان

تنهایی

دست نوشته های یک دختر جوان

یه سوال

وقتی میای خودتو برای کسی معرفی کنی اینطوری میگی

من زهرا ترابیم

متولد ماه آبان و سال فلان و روز فلان

سال فلانم و به این چیزا علاقه دارم

پیش خودت فکر میکنی به به عجب معرفی ای ... حتما به همه سوالاش جواب دادم !ولی ای دل غافل...

هیچ با خودت فکر نکردی که چطوری لحن صحبت و حرفایی که زدی خودتو بهش معرفی کرده

شاید اون طرف چیزی رو از حرفات فهمیده که خودت نمیدونی.

ولی اینجور آدما توی دنیا کمن...مگه نه.

حالا من از شما سوالی دارم...با نوشته هایی که توی این وبلاگ خوندید راجب من چه فکری کردید یا بهتره بگم از من چه شخصیتی توی ذهنتون ساختید؟

منتظر جواباتون هستم

پ.ن:حدود نود درصد مطالب این وبلاگ نوشته خودم هستند شاید فقط یکی دوتا شعر و مطلب دزدی ادبی باشه!


نظرات 3 + ارسال نظر
بلوفینیکس دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:38 ق.ظ http://blufinix-cactos-abi.blogfa.com/

خیلی سخت میگیری زهرا خانم
خوشحال میشم به وبلاگم سر بزنی
ببینم شکلک بوس کدومه اینه یا اینه ساید اینه ؟به هر صورت هر کدوم بود از طرف من برای خود بفرست

سر میزنم

محمدرضا سه‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:55 ب.ظ http://mamreza.blogsky.cm

کجاییییییییییییییی؟

هیمنجا

ع-بارانی سه‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1391 ساعت 02:44 ق.ظ

داری میگی تنهایی داری میگی تو اوج جوونی احساس پیری میکنی ولی احساس میکنم همش واسه اشتباه رفتن راهه... این راهی که تو من و خیلی های دیگه واسه رسیدن به آرامش انتخاب کردیم هیچ وقت مقصد نداره و همش با شکست همراهه ...ببین زهرا خانم امسال منو تو یه گمشده بزرگ داریم که وسط بازی روزگاری که توش داریم زندگی میکنیم گمش کردیم. نگاه کن دنیا رو بگردی مثل اون پیدا نمیشه...تا وقتی نتونی اونو کنار خودت حس کنی واسه همیشه احساس تنهایی میکنی کنار هر کی هم که باشی...
نمیدونم چرا اینارو نوشتم واست ولی احساس میکنم تو هم خیلی رفتارت حرفات شبیه به یه سال پیش خودمه... شاید تو هم مثل من تو زندگیت یه اتفاقی بیفته که اونی که هیچ وقت تنهات نمیزاره رو کنارت حس کنی و رنگ زندگیت عوض شه مثل من... اون وقت مثل من که زندگیم،رنگ دنیام،محتوای شعرام بوی امید گرفتن زندگی تو هم اینجوری بشه.... ولی اون بی نهایتی که ازش استفاده کردی کنارته فقط کافیه یه خورده حواستو بیشتر جمع کنی... به قول سهراب که میگیه:چشم هارو باید شست جور دیگر باید دید...اونوقت گمشدت رو هم پیدا میکنی اونوقت زیبایی های زندگی رو هم می بینی پس سعی کن یه جور دیگه به زندگیت نگاه کنی زندگی همونقدر که غم و تلخی داره شادی و زیبایی های زیادی هم داره ...بازم میام سایتت... از متن هاش خوشم اومده... خیلی خب منم میرم بخوابم... فردا یه روز دیگس واسه اینکه از زندگی لذت ببرم...نه قصدم نصیحت بود نه چیز دیگه ای فقط نمیدونم یه حسی گفت اینارو واست بنویسم...
من کور و کرم انگار
تو در کنار منی و انگار نه انگار
تشنه نوشیدن یک جرعه آرامش اینبار
اقیانوس در کنار من است و انگار نه انگار
((ع-بارانی))

واقعا آدم باید یه کم دورش رو ببینه تا گم شدش رو پیدا کنه
از نظر عالیت ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد